آدری هپبورن به زیبایی و لطافت شهرت داشت. علاوه بر حضور او روی پرده ی سینما به
عنوان یک ستاره، این سبک شخصی او بود که موقعیت او را به عنوان یک نماد مد تثبیت
کرد. لباس های هپبورن به اندازه ی خود فیلم ها معروف بود؛ از لباس سیاه او در صبحانه در
تیفانی گرفته تا دامن حجیم او در تعطیلات رومی.
تصویر هپبورن پشت ویترین با مروارید هایش در صبحانه در تیفانی، عینک آفتابی بزرگ و
دستکش های مشکی شیک، برای همیشه در تاریخ مد گنجانده شده است. آدری هپبورن با
ظاهر منحصر به فرد و ظریف خود ثابت کرد که شگفت انگیز است اما هیچ کس بدون کمک
دیگران به یک نماد مد تبدیل نمی شود. چندین طراح لباس به هپبورن برای پیدا کردن
سبک خاص خود کمک کردند
هوبرت دو ژیوانشی
او یکی از آن افراد تاثیرگذار در استایل آدری بود. زمانی که ان دو برای اولین بار در فیلم
سابرینا با یکدیگر همکاری کردند، هنوز اولین فیلم هپبورن یعنی تعطیلات رومی اکران
نشده بود و او نسبتا ناشناخته بود. اما رفته رفته همکاری و دوستی مادام العمر آنان شکل
گرفت. خود آدری هپبورن در مورد ژیوانشی چنین می گوید: “مد زمانی وارد زندگی من
شد که برای اولین بار لباس ژیوانشی را پوشیدم.”
آلبرتو دی روسی
او یک آرایشگر ایتالیایی بود که مثل ژیوانشی، دوستی و پیوند نزدیکی با هپبورن داشت. او
معتقد بود که به جای پیروی از ترند ارایشی در هر دورهف زنان باید به رنگ ها و سبک های
آرایشی متناسب با رنگ پوست شان پایبند باشند. او همچنین فکر می کرد که ابروها باید
طبیعی باشند و بیش از حد برداشته نشوند. تاثیر او را می توان در ابرو های پرپشت و
طبیعی هپبورن دید که در تضاد با ابروهای نازک در آن دوره زمانی بود. یکی از ویژگی
های مسحورکننده ی آدری هپبورن، چشمان درشت او بود که دی روسی به تاکید بر آن
کمک کرد.
ادیث هد
پیش تر در مورد فعالیت ادیث هد به عنوان پرافتخارترین طراح لباس سینما، در مجله همتا
مقاله ای منتشر شده است. هد طراح لباس اولین فیلم آدری تعطیلات رومی بود و بعد از
آن او با همراه ژیوانشی در فیلم سابرینا برای هپبورن لباس هایی طراحی کرد.
دᘍگر هماری هپبورن و ادᘍث هد محسوب ᣤ شود face funny .
فیلم چهره ی بامزه، برخی از خاطره انگیز ترین لحظات مد را برای آدری هپبورن به ارمغان
آورد. هد، هپبورت را تحسین می کرد و درباره ی او چنین گفت:(( آدری و مارلین دیتریش،
بیش از هر بازیگر دیگری درباره ی مد می دانند.))
تعطیلات رومی
آدری هپبورن در این فیلم پرنسس جوانی است که در آرزوی آزادی است زیرا در تمام
جنبه های زندگی، تحت کنترل وظایف سلطنتی خود است تا این که پس از یک ماجراجویی
یک شب در کنار یک خبرنگار آرامش را پیدا می کند.
در طول صحنه هایی که به عنوان یک پرنسس ظاهر می شود، لباس هایی کاملا سفید و
عجیب و غریب به تن دارد. لباس های او دامن و آستین های حجیم دارند و همراه با
جواهراتی پر زرق وبرق که با حس انقباض و تحت فشار بودن او مطابقت دارد.
بعد از فاصله گرفتن از فضای سلطنتی و بیرون آمدن از نقش یک پرنسس، لباس های او
شکل بسیار عادی تری به خود می گیرد.او آستین های بزرگش را بالا می زند، دستمالی را
دور گردنش می بندد، موهایش را کوتاه می کند و ظاهری شاداب و مدرن ایجاد می کند.
funny face
شخصیت هپبورن در این فیلم، یک کارمند باهوش کتاب فروشی به نام جو است که در ابتدا
نسبت به مد بی توجه است و در ادامه تبدیل به مدل می شود. لباس های جو قبل از مدل
شدن شامل شلوار مشکی، یقه چوگان مشکی و تخت است. شخصیت های فیلم این استایل
را غیر مد می دانستند اما بعد ها همین استایل آدری تبدیل به ظاهری نمادین و آیکونیک
شد. لحظه های آیکونیک، از زمان ورود جو به عرصه ی مد با یک لباس ابریشمی سفید و شنلی
صورتی شروع شد و با یک لباس عروس حجیم به پایان رسید.
صحنه ای که جو با یک لباس قرمز از پله ها پایین می رود و تکه ای از پارچه ی ابریشمی
قرمز را در دست دارد از لحظات آیکونیک مد در این فیلم است.

صبحانه در تیفانی
همکاری ژیوانشی و ادیث هد در فیلم به عنوان طراحان لباس، باعث شد تا حضور هپبورن
در نقش هالی در این فیلم، لحظه هایی به یادماندنی را برای طرفداران سینما و مد به وجود
بیاورد.
همان طور که گفته شد، لباس مشکی او به همراه گردن بند مروارید و عینک آفتابی بزرگ و
دستکش های مشکی که به ویترین فروشگاهی در خیابان تیفانی خیره شده است، یکی از
معروف ترین استایل ها و آیکونیک ترین لحظه ها در سینما به حساب می آید.
در جایی دیگر از فیلم، هالی با لباس مشکی به همراه یک کلاه همرنگ با لباس که با
روبان ساتن بزرگ تزئین شده است، دیده می شود. این نمونه ای از نحوه ی تزئین یک لباس
ساده برای ایجاد یک سبک شخصی است.

انتخاب لباس های ساده و کلاسیک هالی در فیلم، با رفتار نامنظم و شیطنت های کودکانه
او در تضاد است. در واقع این یک تصویری ساختگی و بیرونی است. او طوری لباس
می پوشد که مردان ثروتمند را جذب خود کند. هنگامی که هالی عاشق همسایه اش فرد
می شود، لباس هایش ساده تر با زرق وبرق کمتر می شود. به عنوان مثال زمانی که در بالکن
آپارتمانش در حال گیتارزدن و آواز خواندن است، او را در استایلی ساده با بلوزی
خاکستری و شاوار آبی تیره می بینیم.

جدای از بازیگری فراتر از زیبایی
آدری در سال ۱۹۸۹ سفیر یونیسف شد. از کشور های جنگ زده بازدید می کرد و باعث
می شد واکسن، غذا، آب تمیز به این مناطق ارسال شود. او جایزه بشر دوستانه ژان
هرشولت را برای همکاری با یونیسف دریافت کرد.

شاید دلیلی که آدری هپبورن تبدیل به چهره ای فراموش نشدنی در جهان شد، فقط زیبایی
ظاهری اش نبود. چهره اش یک برش مقوایی نبود که چیزی پشت آن نباشد بلکه بازتابی از
روح زیبایش بود. برای توصیف او از عبارت مشت آهنین در دستکشی مخملی استفاده
شده است و مجموعه ی همه ی این هاست که از هپبورن شخصیتی آیکونیک می سازد.
نظری وجود ندارد! اولین نظر را شما بدهید...